شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تو را رها 

تو را رها 
ارغوانِ به تنهایی
در ملکوتِ گریستن و وحشت
نوازش کرده‌ام
مَگر مُژه دل است
که سَمِ خنده‌ها، می‌پَراندَش؟
گیسوان قلبت
آهوی رمیده از خنجر
و من
سراسر برکه بودم
به‌وقت لرزانی
از نگاهِ آغوش دار و
پناهگاهِ بی‌جای صدات.
ارمغانِ ارغنونِ ایستاده به همسایگی اموات
ناخن به صحرا و
فریاد به جنگل بود.
 

بهنود بهادری

شعرها

تهران

تهران

محمد ویسی

راویِ سایه‌های ناتمام

راویِ سایه‌های ناتمام

سیدعلی صالحی

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

حسن زینلی مقدم