شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تو را رها 

تو را رها 
ارغوانِ به تنهایی
در ملکوتِ گریستن و وحشت
نوازش کرده‌ام
مَگر مُژه دل است
که سَمِ خنده‌ها، می‌پَراندَش؟
گیسوان قلبت
آهوی رمیده از خنجر
و من
سراسر برکه بودم
به‌وقت لرزانی
از نگاهِ آغوش دار و
پناهگاهِ بی‌جای صدات.
ارمغانِ ارغنونِ ایستاده به همسایگی اموات
ناخن به صحرا و
فریاد به جنگل بود.
 

بهنود بهادری

شعرها

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

این بار برای خودم می‌نویسم

این بار برای خودم می‌نویسم

مرتضی بخشایش

مادر

مادر

حسن بهرامی

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه