شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این قرعه‌ی فالِ من نیست!

 

دوگانه‌ی تجربه را
در قهوه‌ی تهِ استکانت
روی صفحه‌ای خط‌خورده
تفسیر می‌کنی.
جهان ِ ما سرانگشتانی‌ست
که در بی‌انتهاییِ بالیدن
تفسیرشان بی‌انتهاییِ رنگ‌هاست.
شما همان باشید
که از نگاهتان نشت کرده است
و من همینم
که بر خطوط انگشتانم می‌رانم.
دنبال پایان‌بندی نباش
که این کتابِ بی‌خط
هم سر به شن‌های صحرا می‌گذارد
و هم سر به سر ِاهتزاز موج.
استکانت را به زمین بکوبان
شاید در تکه‌های آن
کهکشان‌های کم شباهت
در پهنای آسمان
هزارجور
با هم  حرف داشته باشند.

نصرت‌الله مسعودی

شعرها

تکرار

تکرار

محمد زندی

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

آزارِ تازه

آزارِ تازه

محمدعلی بهمنی

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا