شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کم‌کم دارد شعرم بوی مرگ می‌دهد

کم‌کم دارد شعرم بوی مرگ می‌دهد
قبلاً بودار بود مثل طعم تلخ سیاست 
قبل‌ترش آن‌قدر رمانتیک- دل آدم را می‌زد
الان به تدریجی بودن چیزها... عادت کردم
شعرم بوی مشمئز کننده‌ی سدر و کافور می‌دهد
-نکند مرده‌ام
نه، باید قلم و کاغذ بردارم
به گورستان شهر بروم
برای آمرزش روح درگذشتگان
روی سنگ قبرها چند خط بنویسم و 
تمام کنم
تمام...
.
.
با این حال
کلمه در من ادامه دارد و 
در شعرهای ناتمام گورکن.

رجب بذرافشان

تک نگاری

شعرها

سریده از سرا به سرسرا

سریده از سرا به سرسرا

لیلی گله داران

زیبای همیشه غمگین

زیبای همیشه غمگین

سابیر هاکا

ما غلامان حلقه به گوش 

ما غلامان حلقه به گوش 

نعمت مرادی

 من چندمین قربانیِ این نسل غمگینم؟

 من چندمین قربانیِ این نسل غمگینم؟

محمود صالحی‌فارسانی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی