شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به بوسه گاهی از گردن

به بوسه گاهی از گردن
آنچه در جوار لب‌های تو می‌چرخد
(‌آدمی‌) از تورم در رگ‌های گردن است
گردن کشیده‌ام بلند
چشم می‌چرخانم در فراخنای گشوده از لب‌های تو
به مقیاس کوچکی از جهان روشنم
هر کلمه
در فحوای دندان تو
در فحوای لب‌های تو
تورم رگی رها
به موازات هزار گردن بریده است
گردن بریده به رگ‌های خونی‌اش شبیه نیست
خون از فوران شور
به قرمزی لب‌هات می‌دود
لب تر نمی کند دهان هیچ کلمه‌ای 
در دهان رگ‌های بریده برایت گل شرمی نهاده‌ام
شانه‌هایم به گردن
از خستگی دویده‌اند
نُوکی از پنجه در رنجی از تماشاست
گردن کشیده‌ام
گردن کشیده‌ای
چشم از چشیدن است‌:
به بوسه گاهی از گردن 
 

یدالله شهرجو

شعرها

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

بشمارها

بشمارها

محمد اشور

امشب هر چه باران ببارد برای من است

امشب هر چه باران ببارد برای من است

سابیر هاکا