شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جامی‌نمانده

دیگر
جامی‌نمانده
که بشکند
یا قطره‌ای که بریزد
نمانده تا بشکند
نباریده که بریزد

همین اشاره‌ها
زبان عاشقانه‌ها
و فرزند می‌شود
تا قطره‌ای از لب را
به بارور آب تر کند.

ابراهیم کارگرنژاد

شعرها

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

با تلویزیون

با تلویزیون

مریم فرجی