شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جامی‌نمانده

دیگر
جامی‌نمانده
که بشکند
یا قطره‌ای که بریزد
نمانده تا بشکند
نباریده که بریزد

همین اشاره‌ها
زبان عاشقانه‌ها
و فرزند می‌شود
تا قطره‌ای از لب را
به بارور آب تر کند.

ابراهیم کارگرنژاد

تک نگاری

شعرها

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

تو تمام رفتگان منی

تو تمام رفتگان منی

فرناز فرازمند

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان