شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بسته بسته

بسته بسته
مرا بگذار روی شکسته‌های دلت
بگذار همیشه درها بسته بماند
بگذار
یک راز خاک گرفته
در آلبوم
در پشت یک عکس بمانم
دستت را به صورتم
نزدیک نکن
اشک‌ها شوخی ندارند
راه باز می‌کنند
چشم‌ها یاد می‌گیرند از هم
بگذار فقط تکه‌ها را بچسبانم بروم
به همان درخت پرتقال خونی بچسبم
شاخه‌ای دارم برای خودم
می‌نشینم در خون جگرم
نامت را شکل اوراد زنی از تبت
زیر لب تکرار می‌کنم
پرتقال‌های شهر
سرخ تر
از همیشه
به خیابان می‌رسند
امشب دل‌های زنی
قرار است
بشکند
قرار است
تو بمانی
زنی درخت شود…
 

لادن نیک‌نام

تک نگاری

شعرها

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

برای سحر

برای سحر

شقایق شاهرودی‌زاده

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری