شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تمامِ روز و شب را در جهنم زندگی کردم

تمامِ روز و شب را در جهنم زندگی کردم
زیادی مُرده بودم، واقعاً کم زندگی کردم
شبیهِ اَبرِ نازایی که چندین قطره می‌بارد
نه سرشار و مداوم، بلکه نم‌نم‌ زندگی کردم
برای دیگران یک ناله‌ی بی‌محتوا بودم
چه می‌داند کسی در فُرمَتِ غم زندگی کردم
زمینِ قلبِ من روی گسل‌های فراوان است
زمان لرزید و در ویرانیِ بَم زندگی کردم
من از دَم سوختم، خاکسترم: زاینده‌رودم شد
میانِ دیو و دَدْ مانند آدم زندگی کردم
 

فاضل ترکمن

تک نگاری

استنطاق یا نقد

استنطاق یا نقد

علی اسدالهی

شعرها

الماس

الماس

م. مؤید

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

نسیان

نسیان

مهرداد کمالی دهقان

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی