شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تمامِ روز و شب را در جهنم زندگی کردم

تمامِ روز و شب را در جهنم زندگی کردم
زیادی مُرده بودم، واقعاً کم زندگی کردم
شبیهِ اَبرِ نازایی که چندین قطره می‌بارد
نه سرشار و مداوم، بلکه نم‌نم‌ زندگی کردم
برای دیگران یک ناله‌ی بی‌محتوا بودم
چه می‌داند کسی در فُرمَتِ غم زندگی کردم
زمینِ قلبِ من روی گسل‌های فراوان است
زمان لرزید و در ویرانیِ بَم زندگی کردم
من از دَم سوختم، خاکسترم: زاینده‌رودم شد
میانِ دیو و دَدْ مانند آدم زندگی کردم
 

فاضل ترکمن

تک نگاری

شعرها

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

دو شعر ازفریبا الله وردی

دو شعر ازفریبا الله وردی

فریبا اله وردی زاده

برادر

برادر

امیررضا وکیلی