شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی بر روی كلمات ناامیدی‌ست
اما بی‌فایده است
چون مردان زلالی كه به‌سوی آینده می‌رفتند
ناگهان پژمرده شدند
با آن‌كه آفتاب بود
و مِه بود
و خوشبختی بود
با آن‌كه آنان را از كودكی می‌شناختم 
من هم به آنان پیوستم
چون حاصل كار را می‌دانستم
فقط این روزها بهنگام غروب و مِه 
به یاد سخنانی از آنان مردان و زنان می‌افتم
كه بی‌حاصل است
آنان كه پایان فیلم را حدس می‌زدنند
ناگهان زنگ زدند
كسی هم به كمک و یاری آنان نیامد
پس بیابانی بود
بی‌درخت
بی آب
بی دریا.
 

احمدرضا احمدی

تک نگاری

ضد شعر

ضد شعر

هادی محیط

شعرها

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

مظاهر شهامت

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی