شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی بر روی كلمات ناامیدی‌ست
اما بی‌فایده است
چون مردان زلالی كه به‌سوی آینده می‌رفتند
ناگهان پژمرده شدند
با آن‌كه آفتاب بود
و مِه بود
و خوشبختی بود
با آن‌كه آنان را از كودكی می‌شناختم 
من هم به آنان پیوستم
چون حاصل كار را می‌دانستم
فقط این روزها بهنگام غروب و مِه 
به یاد سخنانی از آنان مردان و زنان می‌افتم
كه بی‌حاصل است
آنان كه پایان فیلم را حدس می‌زدنند
ناگهان زنگ زدند
كسی هم به كمک و یاری آنان نیامد
پس بیابانی بود
بی‌درخت
بی آب
بی دریا.
 

احمدرضا احمدی

شعرها

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا

تو هم میروی

تو هم میروی

شمس آقاجانی

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی