...
انقلابها با خون پخته میشوند
در بشقابهای خالی به جوش میآیند
در سفرههای تهیدست، برکت میکنند
ایدهپردازشان، سرهای گرسنه بر بالین است
پشتپردهای در کار نیست
جز تختخوابهای خالی از شور
جز جانهای خستهی مصلوب
که زمزمه میکنند:
ناخوش باد ادارهها
از زوال فرسودهی روز
و کارخانهها
از سکوت غمگین کارگران!
انقلابها با خون شسته میشوند
با زخم، زاده میشوند
روزی به تبحر دردناک تن و اسلحه
سر باز میکنند
چون داغ گلولهای در خیابان؛