شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سفیدی چشم‌هایت که به من  افتاد

سفیدی چشم‌هایت که به من  افتاد
گفتم برای صلح آمده‌ای
موهایم را در باد تکان دادم
و تو پرچم‌های سیاهی را دیدی که برای جنگ آمده بود
سربازهای زیادی از پلک‌هایت بیرون ریختند
و من سرباز تنهایی بودم
که آن‌طرف زبان مادری‌اش بود
و این‌طرف چشم‌های معشوقش
پلک‌هایت که روی هم رفت
مرزنشین شدم
حالا هر بار باد مویم را تکان می‌دهد
تو سربازی را می‌بینی
که برای صلح آمده است 
 

وجیهه نوزادی

تک نگاری

شعرها

یا زخم زبان بر سر قلبم نگذارید 

یا زخم زبان بر سر قلبم نگذارید 

علیرضا میرزاخانی

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

ویدئو