شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شاید در لب‌هایم

شاید در لب‌هایم کسی دارد به خودش چاقو می‌زند
استخوان‌هایش را می‌تراشد شاید
و آخرین سوتش را دارد پرتاب می‌کند به‌سمت قطاری که رمق ندارد شاید
مرثیه‌هایش صدا ندارند
دهانش آلوده است به پر کلاغ‌ها شاید
به زمستانی که تپه ندارد برای برفش
دست‌هایش را می‌برد
و می‌دهد به کبوترهای ناتمام
آسمان مسدود و
پل‌ها دارند از مرگ رد می‌شوند شاید
و شاید
 

مصطفی فخرایی

تک نگاری

گل فندق

گل فندق

کیوان نریمانی

شعرها

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مهدی آقازاده

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی