شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شاید در لب‌هایم

شاید در لب‌هایم کسی دارد به خودش چاقو می‌زند
استخوان‌هایش را می‌تراشد شاید
و آخرین سوتش را دارد پرتاب می‌کند به‌سمت قطاری که رمق ندارد شاید
مرثیه‌هایش صدا ندارند
دهانش آلوده است به پر کلاغ‌ها شاید
به زمستانی که تپه ندارد برای برفش
دست‌هایش را می‌برد
و می‌دهد به کبوترهای ناتمام
آسمان مسدود و
پل‌ها دارند از مرگ رد می‌شوند شاید
و شاید
 

مصطفی فخرایی

تک نگاری

بلعیدن عطر وقت

بلعیدن عطر وقت

شهاب نادری مقدم

یک رومنس خانوادگی

یک رومنس خانوادگی

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی

تدفین

تدفین

داوود سعیدی

ویدئو