شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از تقاطعِ مهمان‌خانه‌های شطرنجی گذشته‌ام

از تقاطعِ مهمان‌خانه‌های شطرنجی گذشته‌ام
در تالار وحدت 
دو سوی هم سو، یکی‌ست 
گفتی غروب هم روزی بود از طلوعِ نیامده 
و شرط، ظِل آفتاب‌شدن است  
چند شنبه‌ها از چهار گذشته بودند 
که شبی پرچم به‌دست 
از شال و کلاه آمد
از خم کوچه‌ی بعدی 
در بزرگراهی با سرعت‌های موازی 
از زبان روزمرگی به لهجه‌های تو پرتاب شدم 
با کفش‌های پاشنه بلند 
در میدان سرخ رقصیدم 
و روی خطوط غیبی نامه‌ها 
ثبت 
در مناطق آزاد شدم 
حکایتِ روز آخر بود 
چراغانی‌های شهر. 
 

فرحناز عباسی

شعرها

گاز

گاز

مجتبی ویسی

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی