شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باید این بار

باید این بار
از نگاه مشرقی‌ات شروع کنم
و رودخانه‌ای از چشم‌های گوناگون تو را 
از سده‌های تاریک بگذرانم

بوسه‌های تو را پس بگیرم
از حرمسرای سلسله‌ها

گلو و دنده‌های تو را
پاک کنم
از زهر و ناچخ

و لابه‌لای خطوط فرش‌ها و نگاره‌ها
غبار از چهره‌ات برگیرم

از بارها 
که رنگ‌باخته‌ای 
لابه‌لای کلمات مقدس
می‌ترسم

از بارها 
که مثله‌شده‌ای در دربارها

از بارها 
که سوزانده‌شده‌ای 
بر صلیب‌ها
و از بارها
که تکه شده‌ای 
میان قبایل
...

باید بیافرینمت به هیئت منظومه‌ای
که نه پادشاهی محاسبه‌ات کند
نه اسقفی محاکمه‌ات

باید بیافرینمت به مهابت خیزاب‌های سهمگین
تا در عین زیبایی 
فرو ریزی
دل‌های شیفتگان را
و درهم شکنی 
خامی تصاحب را
در مخیله‌ی سیاحان...

ابراهیم محبی

شعرها

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله