شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سال‌ها زیبایی‌ات با واژه‌ها مأنوس بود

...

سال‌ها زیبایی‌ات با واژه‌ها مأنوس بود
پشت این دیوارهای کاغذی محبوس بود 
شعله را در شیشه پیچیدی که پنهانش کنی؟
عشق ما در خلوت شفاف یک فانوس بود 
عشق آن عشقی که در چشم غزل هم منزوی‌ست
مثل  «زیبایی» که از آیینه‌اش مأیوس بود
آنچه در دلشوره‌هایش غوطه‌ور کردی مرا
تُنگ نه، ته ماندهه‌ی آغوش اقیانوس بشود

عنکبوتی کنج قلبم یادگاری می‌تند
این من‌ِ بعد از تو آیا بود؟ یا کابوس بود 
برف بارید و تمام جاده‌ها  را پیر کرد
ردِپای عمر  تنها لکه‌ای افسوس بود 
یک‌به‌یک تقویم‌ها را در اجاق انداختیم
ارمغان دودِ آتش، سرفه‌ی ناقوس بود...

امیرمهدی عرفانی

شعرها

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

تکرار

تکرار

محمد زندی

تدفین

تدفین

داوود سعیدی

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

علیرضا کرمی