شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شغل تمام وقت

پرسید شغل؟
گفتم شاعرم
خندید و کف دستم را مهر زد
روی برگه‌ی اعزام به بیمارستان
افسر نگهبان
شغل‌ام را «آزاد» نوشته بود
خندیدم
چگونه یک زندانی
می تواند شغلش آزاد باشد؟! 
محبوبم به تو فکر می‌کنم
به تو، که می‌دانی شاعرم
و دوست داشتن تو
شغل تمام وقت من است

بکتاش آبتین

شعرها

از ما دو نفر

از ما دو نفر

سعدی گل‌بیانی

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف