شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شغل تمام وقت

پرسید شغل؟
گفتم شاعرم
خندید و کف دستم را مهر زد
روی برگه‌ی اعزام به بیمارستان
افسر نگهبان
شغل‌ام را «آزاد» نوشته بود
خندیدم
چگونه یک زندانی
می تواند شغلش آزاد باشد؟! 
محبوبم به تو فکر می‌کنم
به تو، که می‌دانی شاعرم
و دوست داشتن تو
شغل تمام وقت من است

بکتاش آبتین

تک نگاری

شعرها

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری

مکروه

مکروه

جمال‌الدین بزن

مالیخولیا

مالیخولیا

هادی میرزانژاد موحد

ما غلامان حلقه به گوش 

ما غلامان حلقه به گوش 

نعمت مرادی