شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عادت چشم‌ها

عادت چشم‌ها
به سیاهی 
به هیاکل اندوه
در دالان‌های بلند 
و دست‌هایی
که می‌توانند 
با تخیل یک کور
در تاریکی اتاق
فیلی را
هوا کنند.
این‌جا
دکل‌های فشار قوی 
جمجمه‌ی خیابان را 
مصادره کرده 
تا در مناظره‌ی غوک‌ها
خاطره‌ی آواز پرندگان
تحریف شود
و شمایل غروب
کلیشه‌ای باشد 
از
انبوه کلاغان
با منقارهای بلند 
و این
شکل تمیز کابوسی‌ست
قدم به قدم
که نقشه‌ی شهر کوران را
رقم  زده است.
 

پروین نگهداری

تک نگاری

شعرها

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

 جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

بابک دولتی

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری