شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

چند نفر کاپشنِ بادی‌شان را
 روی پهلو می‌کشند 
...

تو را لای پارچه‌ی سفید تحویل گرفتم
باید کنار می‌رفت
چنگال‌ها روی...

ذهنم چون قاره‌ای‌ست ناشناخته 
لابد چیزی در زندگی هست 
که...

بعضی شب‌ها دهانم بوی سگ می‌دهد
دلم را در چهار‌راهی می‌گذارم
...

شعرها

کلایه

کلایه

حامد بشارتی

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

حقیقت دارد

حقیقت دارد

حامد رحمتی

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی