شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

چند نفر کاپشنِ بادی‌شان را
 روی پهلو می‌کشند 
...

تو را لای پارچه‌ی سفید تحویل گرفتم
باید کنار می‌رفت
چنگال‌ها روی...

ذهنم چون قاره‌ای‌ست ناشناخته 
لابد چیزی در زندگی هست 
که...

بعضی شب‌ها دهانم بوی سگ می‌دهد
دلم را در چهار‌راهی می‌گذارم
...

تک نگاری

شعرها

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

به صورت رشد‌نیافته

به صورت رشد‌نیافته

فرخنده حاجی زاده

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

مریم حسین‌زاده

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد