شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

چند نفر کاپشنِ بادی‌شان را
 روی پهلو می‌کشند 
...

تو را لای پارچه‌ی سفید تحویل گرفتم
باید کنار می‌رفت
چنگال‌ها روی...

ذهنم چون قاره‌ای‌ست ناشناخته 
لابد چیزی در زندگی هست 
که...

بعضی شب‌ها دهانم بوی سگ می‌دهد
دلم را در چهار‌راهی می‌گذارم
...

تک نگاری

شعرها

صدای منی 

صدای منی 

ناهید عرجونی

دنیا

دنیا

علی باباچاهی

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده