شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اَبدانِ زُوج‌وفَرد

 

اِقامه‌یِ اَعداد
دَر اِنعِقادِ پِیکَرها؛

به ‌شَب که پَنج بود و سِپَنج،
به ‌شَب که تا سه‌تاره هَنوز
چهار قَمَر کَم بود.
شِگِفتا‌
دَر هَم‌ شِکَسته ‌است
اَبدانِ زُوج‌وفَرد،
گُفتی شِگِفتا.

حال
دَریغ می‌کُنی، اَز روزها 
که دَریغ
دَر اِنتِشارِ شَک، 
اِلتیامِ نَتَوانِستَن اَست و هَراس؛

ـ اَز جا، که بَرایِ تو
مَکانی نیست،
مَگَر هیچ‌گاه.


صَبرا، 
دیدی؟ دَر اِمتِداد
فَرَجی نیست،
ـ که اِمتِناع‌‌‌‌
بازخواستِ نَتَوانِستَن اَست و باز 
نَتَوانِستَن؛ 

که سِرایَت می‌کُنَد.


اینَک
بَر مَن بِبَخشایید،
اَگَر نَوازِشِ دَست‌هام
صِدایِ تَبَر می‌دَهَد.
(شَفاعَتی ـ
اِی پاسبانِ تَمامی‌ِ آب‌ها،
با ریشه‌ها.)
 

پوریا هدایتی‌فر

شعرها

تهران

تهران

محمد ویسی

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

علیرضا کرمی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی