شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خواجو لبش خشکیده شاید نیمه‌جان باشد

...

خواجو لبش خشکیده شاید نیمه‌جان باشد
تا کی نگاهش سمت دستِ این و آن باشد؟
افتاده تاریخِ ترک‌خورده به روی پُل
سخت است جنگیدن اگر دشمن زمان باشد
شادیم اگر خواجو نوازد قطعه‌ای با رود*
ماهی برقصد، پرده‌ی ساز اصفهان باشد
در این هوای سربی دم کرده آهنگی
در گوش اگر پیچید کاش از ناودان باشد
از هم جدا کرده‌ست مردم را سی‌و‌سه پل
یک پل بس است این‌جا اگر رنگین‌کمان باشد
ای بخت برگردی که خواجو دردها دارد!
وقتی که پای جان ماهی در میان باشد

*رود: نام سازی زهی در قدیم

مرضیه رزازی

شعرها

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر