شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

امروز او را اسیر گرفته‌ام 

امروز او را اسیر گرفته‌ام 
برای خودم
دست‌هایش را باز می‌کنم.
بگذار سیگاری برایت روشن کنم 
حالا چاقوی خانگی‌ام را بردار
و روی گونه‌هایم لبخندی پاره کن
تا کسی نفهمد بین من و تو 
یک شلیک‌ فاصله است
و بعد مرا به درختی ببند 
بگذار چند پوکه مسی از دستان تو 
و چند قطره از قلب من به زمین بریزد 
می‌دانی...
من تکه‌هایی از جنگی هستم
که گلوله‌هایم را در آشپزخانه مادرم جا گذاشته‌ام

مرتضا قنبری

تک نگاری

به هوای هوایی تازه

به هوای هوایی تازه

علی مسعودی نیا

نیم قرن خاص بودن

نیم قرن خاص بودن

سیامک بهرام پرور

شعرها

با تلویزیون

با تلویزیون

مریم فرجی

تدفین

تدفین

داوود سعیدی

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی