شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با خود زنی آوردم از آمیزه‌ی اجساد
با استخوانِ آب‌‌ و‌ خاک و روح...

...

با آن صدای پرشرار و سکرآگینت
مانند وهمی از خیالاتم گذر کردی
...

بگو به عقربه‌ها موقع دویدن نیست
که شب همیشه برای به سر رسیدن نیست
به خواب...

من بغض یک عروسک تنهایم، جا مانده زیر توده‌ای از آوار
با دست‌و‌پای...

به شب که عاصی و دلتنگ، سربرهنه نشست
دوباره در نفسِ تَنگِ خانه... عادت کن
به...

زندگی عشق را به کشتن داد، دوست دارم به یار برگردم
دوست دارم که مثل روز ازل، به...

تو ای با روح و جان من عجین، ای خاک دلبندم!
تب دلخواه جانکاهم، غم تلخ خوشایندم
...


صدا شد صدایش نمِ صبحدم داشت
زنی که گلوگاهِ او زنگِ غم داشت
زنی...

خوش آمدی به جهانم به این پری‌خانه
غم صمیمیِ من ای سِتُرگِ دیوانه
که با تو...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...
مرا بیرون کشیدی از دل یخ‌ها و ها...

شعرها

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی

سرودِ طُرقه  که کور می‌شود

سرودِ طُرقه که کور می‌شود

میلاد کامیابیان

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

ویدئو