شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چشمِ تو رنگِ هالۀ یأس است

چشمِ تو رنگِ هالۀ یأس است

افتاده روی لکّۀ دیوار

یک لکّۀ خیالیِ گم در

گیسِ بلندِ دودیِ سیگار

 

شکلِ سرِ زنی که ندارد

بینی، دهان، دو چشمِ قرینه

نیمِ رُخش، ورای سیاهی

آن دیگری، سپیدِ سپیدار

 

مطرود، مثلِ ابرِ بهاری

از شهرِ بی‌علاقه به باران

یک آسمان قصیدۀ دیرین

در مدحِ گریه‌های نمک‌زار

 

مثلِ فرارِ ممتدِ یک شعر

از خلق گشتنِ متوالی

مثلِ زبان‌گریزیِ دریافت

معنای در گریزِ نوشتار

 

یک لحظۀ نیامده، رفته

کابوسِ نارسیده، فراموش

ویرانی از نهایتِ ایجاز

در طولِ بی‌نهایتِ اعصار

 

در فکرِ او نبوده‌ای و او

یک شب شبیهِ پیکرِ گیسو

از هم فروبپاشد و ریزد

با لرزه‌های خندۀ انکار

 

گچ‌های روی پیرهنش را

آرام گوشه‌ای بتکاند

برگردد از سرای گمانت

آن لکّه‌ای که بوده‌ام انگار!

ملیکا امام‌دوست

تک نگاری

شعرها

بمب

بمب

بکتاش آبتین

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری