شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کلاغ

بانگِ تو در سپیده͏دم،

دعوت است به صبحی دگر.

هیاهوی نیمروزی͏ات،

نشانِ آشوب است

و پیچ و تاب و رقصت بر بلندی کاج،

غریوِ شادی.

شامگاهان، بازگشتِ دوباره͏ات به خطی ممتد،

بدرقة خورشید است،

و فروشدنِ نور،

تا دوباره بمانیِ تا بامِ شب،

با دو چشمِ باز رو به سیاهی!

زوریخ- زمستان 2023

عباسعلی صالحی

شعرها

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

پیش از این قلبی داشتم

پیش از این قلبی داشتم

فاطمه اسکندری عرب

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی