شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دوچرخه را که از تو گرفتند

دوچرخه را که از تو گرفتند
به‌جایش تفنگ دادند و پلاکی که گمت نکنند
عروسک را که از من
به‌جایش زخم‌هایی که خوب نمی‌شود
خوب نمی‌شوم
برایم توت‌فرنگی بیاور
و سیزده‌سالگی
و«قسم می‌خورم که دوستت دارم»هایی را
که نمی‌شکنم!
حالا تو روی آب می‌خندی
روی شانزده‌سالگی
و لب‌هایی که شهید شده‌اند
و شهید یعنی کسی که برنمی‌گردد
 

ناهید عرجونی

تک نگاری

شعرها

برهنه ات به خانه می آید

برهنه ات به خانه می آید

فهیمه جهان آبادی

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی