بارانِ بیوقفهی واژهها
امانم را بُریده بود.
من در زندگی از چیزهای بسیاری گریختهام
از جمله همین واژههای بیپرسش ...
من همیشه
میخواستم علیه کلماتِ کهن
کودتا
کنم
اما مسلح نبودم
یونیفورم
نداشتم
پوتین و مدال و تانک و نفربر نداشتم
آنوقتها
تلفظِ کاملِ ولادمیر ایلیچ لنین
دشوار بود،
من فقط شنیده بودم
به مهاجرانِ سرزمینهای جنوبی
چه بگویم
تا علیه شمال شورش کنند.