شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آینه‌بازی

 

می‌گویند رهایش کن
اما سرتقی در هپروتِ جانم
 اتفاق نبودنت را 
سفت چسبیده‌‌ست
تا نیفتد 

گفته بودم:
دستم را بگیر
آینه‌ام
بیفتم از دستت
تکه‌تکه می‌شوی
 

گراناز موسوی

تک نگاری

شعرها

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

دو شعر از پوران کاوه

دو شعر از پوران کاوه

پوران کاوه

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

بر صبحِ تو نفس بیاویزم

صوفیا آهنکوب