شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آینه‌بازی

 

می‌گویند رهایش کن
اما سرتقی در هپروتِ جانم
 اتفاق نبودنت را 
سفت چسبیده‌‌ست
تا نیفتد 

گفته بودم:
دستم را بگیر
آینه‌ام
بیفتم از دستت
تکه‌تکه می‌شوی
 

گراناز موسوی

تک نگاری

شعرها

پرنده‌ی کوچك!

پرنده‌ی کوچك!

اقبال معتضدی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

مرگ، برهنه و تنها در زیر صاعقه

مرگ، برهنه و تنها در زیر صاعقه

اقبال معتضدی