شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سرد

سرد سرد سردم

رستاخیز نزدیک است

با خواب­‌های قرن یخی چه کنم؟

چاره‌ای نیست!

بیدار نمی‌­توانم بمانم

هوشیار نمی‌­شود

بند بند لخت تنم.

زنجیر به زنجیر

کشیده است

خمیازه­‌ی موذی.

آب از سر تاریخ گذشته اشت.

عقل از سر تاریخ پریده است.

اوباش را نمی‌­بینی؟

این باغ که سبز می­‌سوزد از عطش

هذیان بی­‌رمق عشقی است

که از یاد می‌رود.

از این لحظه­‌های بی فردا

انتظاری نیست.

خواب­‌هایم را چرا تعبیر کنم؟

کابوس­‌هایم را کجا رها کنم

که در امان باشند؟

و ماهی‌­های کهن­سال بی­‌خیالی را

در کدام اقیانوس بی نفت

بیاندازم.

محمد مفتاحی

شعرها

تاریک/تاریکخانه‌ام

تاریک/تاریکخانه‌ام

پروین نگهداری

دوگانه

دوگانه

محمد رضا روزبه

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

من بغض یک عروسک تنهایم

من بغض یک عروسک تنهایم

سیده تکتم حسینی

ویدئو