شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این جهانی که به چشمان تو بخشید مرا

...

این جهانی که به چشمان تو بخشید مرا

باز هم کرده به رویای تو تبعید مرا

 

دورم از معجزه ی دست مسیحاییِ تو

در پناهِ بَغَلت ، مرگ نمی دید مرا

 

نرسیدم به تو ای ماه و ندارم گله ای

زده سوزانده اگر سایه ی خورشید مرا

 

بیخیالِ همه ، درگیر خودم می مانم

آنکه باید بپسندد نپسندید مرا

 

ابر بود آمد و با صاعقه زخمم زد و رفت

باد بود از بغلم رد شد و نشنید مرا

 

من همان خط بد نسخه ی دکتر بودم

همه خواندند و کسی هیچ نفهمید مرا

علیرضا میرزایی

تک نگاری

شعرها

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی

چقدر باید پرنده شد

چقدر باید پرنده شد

سیدعلی صالحی