شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این جهانی که به چشمان تو بخشید مرا

...

این جهانی که به چشمان تو بخشید مرا

باز هم کرده به رویای تو تبعید مرا

 

دورم از معجزه ی دست مسیحاییِ تو

در پناهِ بَغَلت ، مرگ نمی دید مرا

 

نرسیدم به تو ای ماه و ندارم گله ای

زده سوزانده اگر سایه ی خورشید مرا

 

بیخیالِ همه ، درگیر خودم می مانم

آنکه باید بپسندد نپسندید مرا

 

ابر بود آمد و با صاعقه زخمم زد و رفت

باد بود از بغلم رد شد و نشنید مرا

 

من همان خط بد نسخه ی دکتر بودم

همه خواندند و کسی هیچ نفهمید مرا

علیرضا میرزایی

شعرها

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

کبوتر ارشدی