شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سپاس‌گزاری

تمام این سال‌ها و، در این هفتادمین بهار
هرگز جدا نبوده‌ای از من.
سپاس‌گزار توام، ای رنج!
که هم‌چون قایقی جادویی
جزیره‌های کوچک خوشبختی را
با تو پیمودم.

با چشم‌های خیس
می‌نگریستی به من،
به یاد داری؟
وقتی که خود هنوز کودکی بیش نبودم
و مرگ مثل سایه‌ای روی پلک‌های خواهرکم افتاد.

سیزده‌سالگی‌ام را به یاد آر
آن‌گاه که دست بر شانه‌ام نهادی
پشت تابوت پدر به پیشم راندی
و تعلیم دادی شانه‌های مرا
برای بر دوش‌کشیدن تابوت مادرم.

احساس می‌کنم بسیار زیسته‌ام
کتاب خوانده‌ام، مدرسه رفته‌ام، عشق ورزیده‌ام، مست کرده‌ام
و بسیار کارها و، خطرها و، خاطره‌ها
که تو همواره پای ثابت آن بودی
و در حضور و غیابت
به لحظه‌های کامیابی و لذت
معنا بخشیدی.

سپاس‌گزار توام، ای رنج!
که روحم را صیقل دادی
و شعر را به من آموختی.
 

حافظ موسوی

تک نگاری

عطا و لقای امید

عطا و لقای امید

سید‌فرزام حسینی

به وزنی از دنیا

به وزنی از دنیا

یداله شهرجو

شعرها

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

 بارانِ‌ علاقه

بارانِ‌ علاقه

فرامرز سه‌دهی

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

ویدئو

شعرخوانی سعید سلطانی

شعرخوانی سعید سلطانی

سعید سلطانی‌طارمی

پاییر پدرسالار

پاییر پدرسالار

مهدی صمدانی