شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به آبِ دیده خون از چهره باید شست راهی نیست

...

یشکش به آنان که 
برای آزادی رزمیدند و جان دادند!

به آبِ دیده خون از چهره باید شست راهی نیست
الا ای استخوان نشکن که جز تو تکیه‌گاهی نیست
سواد دشمنان دیدند و تعداد کم خود را...
به میدان یکه باید رفت، فرمانده! سپاهی نیست
چه فرقی می‌کند مرغ مهاجر! کوچ یا ماندن؟
سوای آسمان وقتی برایت سرپناهی نیست
تمام  آسمان از ابرهای تیره پوشیده
به‌تنهایی شبت را صبح کن ماهی که ماهی نیست
میان این هیاهو نعره تنها چاره‌ی کار است
جهان بازار مسگرها و ردِپای آهی نیست
خروشان از میان سند بیرون آ جلال‌الدین!
به‌قدر مملکت باری به دوش توست شاهی نیست
به لطف دوستان از بابت دشمن خیالت جمع
که از ما در پس معرکه جز اینان کلاهی نیست
تو را از راستی باید به چنگ گرگ بسپارند
برادرها تمام دشت را گشتند چاهی نیست
عرق اوراق این پرونده‌‌ی ما را به بو آورد
تمام شهر را قاضی گرفته دادخواهی نیست
بگویید آشنایان را نقاب از چهره بردارند 
بگویید آب را آسوده باید بود کاهی نیست
 

مولاداد رستمی

شعرها

سریده از سرا به سرسرا

سریده از سرا به سرسرا

لیلی گله داران

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

مهدی ریحانی

ویدئو

شعرخوانی سعید سلطانی

شعرخوانی سعید سلطانی

سعید سلطانی‌طارمی