شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پیر مرغزار بیرون آمد

...

پیر مرغزار بیرون آمد
از پشت ابر
هم‌چون اعداد منتشر در اردک‌های وحشی

غروب قدیمی بود
غروب قیمتی
غروب در ویترین آن عتیقه‌جات
آن اشیای بی‌رؤیت
غروب در کرانه‌ی آن رنگ دوزخی
پاها را بالا برد و
پر کشید

پیر نگرانی‌ها
پیر اضطراب‌ها
پیر مرغزارِ سر و
پیر کوچِ اردک‌ها

آن پیر نشسته میانِ دو جنگ
دو خواب
دو اطلاعِ میانِ این اخبار
از مرغزار بیرون آمد و
ابر و دود شد
در هوا

آن غروب نشسته در
گرد و خاک
کاسه‌ها
حفاری ِ توده‌ها
و مشخصاً تاریخ مقدم بر تمدن‌ها

آرش رضایی

شعرها

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

 جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

جاده‌ای، شاهدِ جان‌کندنِ باورهایش

بابک دولتی