شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شاعرها

شاعرها فکر‌ می‌کنند

کار آنهاست اگر

شعر گاهی پاچه می‌گیرد

از من به شما اما

کارِ کاریست نکرده

غذایی نخورده

عقّی نزده

 

شاعرها اینگونه‌اند

دوست دارند شعر

عضلانی باشد

غرّان و درّنده

چشم در چشم مخاطب

آماده‌ی اشارتی تا

له‌له‌زنان و آویخته

زبان پاره کند.

 

من اما شاعر نیستم

من همیشه از شعر ‌ترسیده‌ام

با این حال گاهی فکر می‌کنم

دوست داشتم شعری بگویم

سر به زیر و

دم به هوا

که زلّ نگاه نمناکش

می‌گریزد

که بماند.

آرش کاظمی

شعرها

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود