شاعرها فکر میکنند
کار آنهاست اگر
شعر گاهی پاچه میگیرد
از من به شما اما
کارِ کاریست نکرده
غذایی نخورده
عقّی نزده
شاعرها اینگونهاند
دوست دارند شعر
عضلانی باشد
غرّان و درّنده
چشم در چشم مخاطب
آمادهی اشارتی تا
لهلهزنان و آویخته
زبان پاره کند.
من اما شاعر نیستم
من همیشه از شعر ترسیدهام
با این حال گاهی فکر میکنم
دوست داشتم شعری بگویم
سر به زیر و
دم به هوا
که زلّ نگاه نمناکش
میگریزد
که بماند.