شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در سر من بلوط سبزی هست

...

در سر من بلوط سبزی هست ریشه هایش دویده تا سینه
اَره اَره بریده اند آن را ریشه تا ریشه ام پر از کینه

ساقه هایم هنوز می رویند زیر خوش رقصی تبرها باز
برتن صد جوانه روئیده از همان جا که خورده ام پینه

دست تا دستتان تبر بشود گوش تا گوش تان اگر اَره
صد هزاران تَرَک اگر بخورم می شوم صد هزار آئینه

دانه ام را پرنده ها بردند خاک این کوه بذر من خورده
می نشیند به روی شانه ام قمری روزی از روزهای آدینه

می کشانم دوباره در آغوش آسمان بلند و آبی را
می نشیند به سایه ام روزی رستمی در کنار تهمینه

سید علی زندوی

شعرها

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی