...
تو روز نیستی، ای زرد زننده
که بر ما
از تاریکی درونت میتابی!
تو شب نیستی،
ای سیاهی پیشرونده
که خواب و قرار از ما ربودهای!
تو چیستی
که رنگها را بیرون میآوری از اعتدال
و صلابت پوشالی تو بار خاطر ماست.
همیشه پیشانی خبر سرخ است
و رنگ خاطره گوگردی...
چگونه از بلا برهد سبز
وقتی شلیک میکنی گلوله به معنا
و راه میبندی به ساز و عطر و شراب
و ما
به هر طرف که میدویم
به درک کاملی از درد میرسیم...
ای جنگ!
بر خاکستر ما دست میافشانی پیش از وقوع
پای میکوبی بعد از وقوع
و کودکانمان را
کودکانمان را
کودکانمان را
سه بار توبه میدهی پیش از مرگ.