شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بهار صندلی‌اش را گذاشت توی تراس

بهار صندلی‌اش را گذاشت توی تراس
(دوباره با چه کسی وعده داشت توی تراس؟)
صدای رادیوی جیبی‌اش بلند شد و
برای این زن عاشق نداشت چیزی خاص
نوارکاست محبوبش آن‌طرف‌ها بود
گذاشت و به صدا گوش داد با وسواس...

[صدا هوا شد و از خاطرات او رد شد
صدا پرنده شد و روی نرده‌ها سُر خورد
صدا جنون شد و او بی‌حواس هق‌هق کرد
و زن بلند شد و رفت قرص تب‌بُر خورد...
صدا شراب شد و از گلوش پایین رفت
که تلخناکی بدرود و بوسه با او بود
که بار آخر دیدارهای لب بر لب
به کوچناکی اسفندِ بی‌پرستو بود...]

بهار نام قدیم زنی‌ست بی‌تقویم
(زنی خزان‌زده در ابتدای فروردین/ که موی بافته‌اش برفی زمستان است)
زنی که داده به هرگونه عشق، رد تماس...

کبری موسوی‌قهفرخی

تک نگاری

قربانی نبوغ

قربانی نبوغ

رضا حیرانی

بلعیدن عطر وقت

بلعیدن عطر وقت

شهاب نادری مقدم

شعرها

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

در جهانی دیگر

در جهانی دیگر

مهستی حسینی

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

ویدئو