شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جیغی شده‌ام به قدر یک زایشگاه

جیغی شده‌ام به قدر یک زایشگاه
افتاده تنم گوشه‌ی آسایشگاه
من عاشق زن‌های زیادی بودم
چون آینه‌ی کهنه‌ی آرایشگاه

محمد مرادی نصاری

شعرها

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح

باران‌ها

باران‌ها

محمد ویسی

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی