شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

( نور می‌آید.)
رقصانده گِردِ آتش
بدون رعایت فاصله
کنار هر زن راحل

قصور واهی شیشه و
آنچه درش متصور شدم
غروب به انضمام اضطرار پله‌ها
...

مِه از پنجره داخل شد
خودش را دودی و غلیظ
فروداد
و درد را در زمان
...

به شعری برایت فکر می‌کنم
نمی- نوی- سمش
شبحی در شب، مسح شده
تلاشی...

شعرها

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده