شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چه می‌شود کرد
با این‌همه دست که از دهان برخاسته‌
لحظه‌ای...

چه می‌شود کرد
با این‌همه دست که از دهان برخاسته‌
لحظه‌ای...

انگار کنید مرده‌ای می‌سراید
پشت میزی که خاطره‌اش بود
از احتضار...

خدیجه!
در چروک‌های صورتت
در هلال گرفته‌ی زیر چشمت
در...

خدیجه!
در چروک‌های صورتت
در هلال گرفته‌ی زیر چشمت
در...

( نور می‌آید.)
رقصانده گِردِ آتش
بدون رعایت فاصله
کنار هر زن راحل

قصور واهی شیشه و
آنچه درش متصور شدم
غروب به انضمام اضطرار پله‌ها
...

مِه از پنجره داخل شد
خودش را دودی و غلیظ
فروداد
و درد را در زمان
...

به شعری برایت فکر می‌کنم
نمی- نوی- سمش
شبحی در شب، مسح شده
تلاشی...

شعرها

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

امشب هر چه باران ببارد برای من است

امشب هر چه باران ببارد برای من است

سابیر هاکا

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

زیر سایه‌ی یک درخت

زیر سایه‌ی یک درخت

محمدباقر کلاهی اهری