شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

امروز

مزورانه، 
نه پادشاه فصل‌ها،
که «پیران گمراه»
تک‌تک رندان را 
از سطرسطر غزل‌ها
بیرون کشاندند
کَت‌بسته 
آن‌گاه دیوان را
سوختند ـ در تنورخانه‌های بلخ ـ
سپس
بر برگان رنگ‌رنگ
پاکوفتند 
گول‌وار و ملنگ
درختان را تکاندند 
خنده‌ساز، غافل 
چنان‌که نه انگاری
همان بهارِ بوده و هست
دم زمستانی و
اوهام زمهریری‌شان را
یک‌سر
بر صورت خودشان
تف خواهد کرد.
 

علی عبداللهی

شعرها

 قدیمی‌ها به عاشق‌پیشه، خاطرخواه می‌گویند

قدیمی‌ها به عاشق‌پیشه، خاطرخواه می‌گویند

آیدا دانشمندی

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور