...
در راهی نهچندان هموار
درختانی با ريشههای كمابيش پيدا
 ترتيبی دادهاند 
تا تلاطم اين لهجهی پوستی
شكلی به رسم هياهو ترسيم كند
تن به اين خاک میدهم و
منتظر 
در لابهلای سنگهای كناری مینشينم
از دور 
چند علف را نظاره میكنم 
كه با بادها در ميانهی اين راه در سفرند
و روی خاک ترسيم سراب میكنند
اما در دهان سنگريزههای امسالی 
شايعه در جريان است و
 در حافظهی برگهای زرد كه دقت میكنم
زمين 
بذرهای رسيده را در تنم میروياند
 
                                 
                                             
                                             
                                                     
                                                     
                                                     
                                                     
                                                     
                                                 
                                                 
                                                 
                                                 
                                             
                                             
                                                