شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در خانه راه می‌رود 

در خانه راه می‌رود 
دنبال رنگ بنفش 
جن لا‌ابالی 
تابلوهای نصفه را می‌چیند کنار هم 
و روی سر او  نفت می‌ریزد 
می‌گوید: خلاصش کن از این سرطان 
می‌نشیند روی صندلی تابدار
 تکان می‌خورد 
و سایه‌اش روی دیوار خیلی گناه دارد 
خواب فرار کرده 
دلشوره جایش را گرفته است 

دست‌های سلاخی‌شده‌ی تو،  بیست سال بعد پشت کال عباس آباد به چه درد من می‌خورد آخر؟
اگر می‌آیی زودتر بیا 
من طاقتم طاق شده
من پیر شده‌ام

یک جن پیر و خرفت
که شب‌ها نقاشی می‌کند

سهیلا دیزگلی

تک نگاری

شعرها

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

سید حامد معراجی

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

از گل های نبوییده

از گل های نبوییده

نصرت‌الله مسعودی