شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از رودخونه عکس گرفتیم

...

از رودخونه عکس گرفتیم
جریان آب، بی‌حرکت شد
وایساد باد؛ خیره به دوربین!
قورقورِ قورباغه‌ها قطـ(ـع) شد

قلّابو پرت... [روی هوا موند]
ماهیگیری که داشت تو قایق...
قبل از «ازش ‌یه‌ عکس‌ بگیریم»
لپّاشو سرخ کرد شقایق
از چن ‌تا از درختای میوه
که وایسادن یه گوشه به‌‌ترتیب
یه عکس دسته‌جمعی گرفتیم:
«سه، دو، یـ...»؛ قبلِ این‌که بگن «سیب!»

از یه کلاغِ خسته‌ی تو مه
که خواب‌به‌خواب رفت روی سیم
تا هر جا چشم کار نمی‌کرد
رفتیم و با هم عکس گرفتیم:

رو شاخه‌های دورِ چنارا
چن‌ تا پرستو بی‌صدا خوندن
رو تپه، گوسفندای ساکن
تو یه چرا؟ی دائمی موندن

تو دِه یه کارگر تا ابد موند
در حالِ ـ رو زمین ـ زدنِ شخم...
تو لونه، جوجه‌های یه گنجشک
بیرون دیگه نیومدن از تخم

تابید نورِ تُندِ فلاش و
آفتابگردون این‌وری چرخید!
دوربینو سمت بالا گرفتیم
دزدید و بست چشماشو خورشید

شد شکلِ رفته‌رفته یه دوربین
تصمیم دسته‌جمعیِ ابرا
زد رعد‌و‌برق و عکس گرفت از
بی‌حرکتیِ تا ابدِ ما

هستی محمودوند

تک نگاری

احضار روح زبان در قامت کلمه

احضار روح زبان در قامت کلمه

محمدرضا عبادی صوفلو

باد می‌گفت با باد

باد می‌گفت با باد

آنوشا نیک‌سرشت

شعرها

دوگانه

دوگانه

محمد رضا روزبه

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

بار امانت

بار امانت

امیررضا وکیلی

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین