شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کلاس درس

 

هیچ وقت دست هایم

به شاخه های گردو نرسیدند

و هر زردآلوی زمین خورده

اسبی چوبی بود

تا انگلی در من رخنه کند

 

در اینجا آقا

حتی درختان سرو

شاخه هایشان را برای گدایی

رو به آسمان دراز می کنند

و موش ها پشت چراغ های قرمز

در کاسه سر گربه ها

اسفند دود می کنند

 

معلم باز بلند تر پرسید:

 - می خواهی چکاره شوی بچه؟

 - مرده شور می شوم آقا

امیرحسین حیاتی

شعرها

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان