شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تاریک می‌شود

 

تاریک می‌شود و سایه لانه را ترک می‌کند

ظلمت چشم می‌گیرد

و با خیالی نرم بر بام روزگار می‌نشیند

تاریک میشود اما دریا آرام نمی‌شود

موج پرنده‌ی نامه بر دریاست و حرف‌ها دارد

و هنگامی که خواب راه خانه را گم می‌کند

تنها رنج بی‌پایان پرسش بر تنم می‌ماند

می‌پرسم : دگر نور نمی‌آید ؟

جهان آرام و آهسته

کمی شیوا، کمی خسته

در گوشم نجوا می‌کند:

"اگر چشمانت را ببندی، نه...".

آروین مرادی

تک نگاری

شعرها

شاید

شاید

مهدی مهدوی

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

مظاهر شهامت

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

امشب هر چه باران ببارد برای من است

امشب هر چه باران ببارد برای من است

سابیر هاکا