شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بی‌صدای باد چگونه می‌خوابی؟

...

بی‌صدای باد چگونه می‌خوابی؟

بی‌باران چگونه می‌سازی

 طاق شکسته‌ی شب را؟

و

بی‌دست‌هايت غم را چگونه می‌نويسی؟

 

 

من چشم‌های تو را

بارها كشيده‌ام

زبانه‌ی اتش را درجنگلی

 كز خوف آفتاب نمی‌تابد

 

و پرندگانی كز شوق

در خوی عريانی درختان

آسمان را به بازی میگيرند

 

 

بارها بال‌های پروانه‌ها

رقصيداند

بارها در دل غبار زمستان

   شبنم‌ها تو را خوانده‌اند

 

اما

 آن‌چه از كتاب‌ها بر می‌تابد

فضای خالی فريادی بعيد است

بی‌کسی‌ست

غربت است غایت اندوه

و

 بی‌استخوان دمیدن است

                                        از نسیم

 

 

 

آخر بدون دست‌هایت

‌‌   چگونه خواهی رفت؟

امیر خسروی

شعرها

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

از گل های نبوییده

از گل های نبوییده

نصرت‌الله مسعودی

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

محمد انتظاری