هرگز در پیِ صندلی خالی
از جهان نبودم
از وَرا وُ ماوَرا
چارخشت و یک ستاره و
پَر از عقاب فقط
هرگز در پی صندلی خالی
از جهان نبودم
خونم از بنفشه بود و
سوسن و یاسمن
خورشید و شیهه در رگهام
تابان
هرگز در پی صندلی خالی
از جهان نبودم.