شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی
از جهان نبودم
از وَرا وُ ماوَرا
چارخشت و یک ستاره و
پَر از عقاب فقط
هرگز در پی صندلی خالی
از جهان نبودم
خونم از بنفشه بود و
سوسن و یاسمن
خورشید و شیهه در رگ‌هام
تابان
هرگز در پی صندلی خالی
از جهان نبودم.
 

قاسم آهنین جان

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

دشنه‌ی ماه بر فراز درختان تالاب در خواب است

دشنه‌ی ماه بر فراز درختان تالاب در خواب است

محمود بهرامی

ویدئو