شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از هر سخن شب

از هر سخن شب
برای گرمای عریان‌های خفته
اگر آغوشی داری مگستر
طنین مگس‌های عسل
نهفتن تردید گل‌‌های زرد است.
بین شب تا شام
می‌شکند  ربوخه‌ها
وقتی که زردی آن
به شیهه‌ی مادیان رفتار پای حُدیٰ‌خوان است.
شنوده از درخت چه بگوید‌ تا
‌چند واژه باید بچکاند که مسیح با کلمه‌ی «خدا» از درخت مقدس به مادر طلب دهد؟
سکوت می‌خواهی با هرکه در شب قدم‌دوش شو
به پناه سایه‌ی تاریک بر گل‌های زرد.

علی عینعلی

تک نگاری

شعرها

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

مهدی ریحانی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی