شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شب

شب
هنگام اندوه‌آگین شرم
همچون افسانه‌ای کوتاه
در تو رواج خواهد یافت
رهایش ریسمانی از دهان تو
به قعر زخم‌های زفت
پا بر پنج گلبرگ نهاده‌ام
پس از سالیان سال پاشویه‌ی خون
پالیزی از پیله‌های رنج و معصیت
در مصر تو یوسف‌خوانی می کند
آن چه باک و چه آوه از عریانی‌ام!
که گرگان زوزه‌کش
طناب آورده‌اند!
و من
پا بر پنج گلبرگ نهاده‌ام
 

محسن ادهم

تک نگاری

شعرها

مگس

مگس

علیرضا آبیز

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی

می‌آیی 

می‌آیی 

م. مؤید

گاز

گاز

مجتبی ویسی