شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شب

شب
هنگام اندوه‌آگین شرم
همچون افسانه‌ای کوتاه
در تو رواج خواهد یافت
رهایش ریسمانی از دهان تو
به قعر زخم‌های زفت
پا بر پنج گلبرگ نهاده‌ام
پس از سالیان سال پاشویه‌ی خون
پالیزی از پیله‌های رنج و معصیت
در مصر تو یوسف‌خوانی می کند
آن چه باک و چه آوه از عریانی‌ام!
که گرگان زوزه‌کش
طناب آورده‌اند!
و من
پا بر پنج گلبرگ نهاده‌ام
 

محسن ادهم

تک نگاری

شعرها

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

مجید عزیزی

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

مادر

مادر

حسن بهرامی