شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با رودهای امروز

کارون رنگ پریده عادت داشت از لیوان‌های لب شکسته آب بخورد
و  همیشه حاشیه‌اش خونی بود
همه‌ی کتاب‌های سر به زیر این طور نوشته‌اند 
اروند اما از فرق سرچشمه خونی شد 
از دست ماهیانی که سینه به سینه
برای ضرب المثل قدیمی نقشه نکشیدند 
رود بی سر و پا برای خودش کسی نمی‌شود
تا کوه‌های سر به هوا  مثل برف دیدنشان یکدیگر را زخمی ببینند

طاهر اکوانیان

تک نگاری

طنز ترکیبی

طنز ترکیبی

آرش نصرت‌اللهی

شعرها

به قلم

به قلم

نگین فرهود

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی