شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بردار آن نقاب و بیاور شراب را

بردار آن نقاب و بیاور شراب را
دریاب حال مضطربِ این خراب را
در آتش ِ بهشت بسوزان مرا و بعد
پایان بده محاکمه‌ی بی‌حساب را
لبخند هیزمی‌ست به لب‌های آتشت
لب وا کن و زبانه بکش این کباب را
مانند شاه مملکتی در برابرت
طاقت ندارم این هوس ِ انقلاب را
عمری‌ست مانده‌ام چه کنم بین عقل و عشق
آتش ببار و سخت بسوزان کتاب را
دریای ژرف ِ عشق چه جای ِ چو من خسی‌ست
با بوسه‌ای محاکمه کن این حباب را

جواد ستارپور

تک نگاری

شعرها

تهران

تهران

محمد ویسی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی