شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مثلث کوچک آفتاب روی صندلی

مثلث کوچک آفتاب روی صندلی
همین مساحت از من کافی‌ست، که غرق شوم.
سه فصل گذشت
سه فصل از من گذشت و
تو، تکرار نشدی.
بهار را هیچ‌گاه(آن‌گونه) از  نیمه‌ی تو، میانه‌ی این کتاب جدا نکردم 
که خشک بمانی‌ام
به رسم خاطراتشان
که همین دستان سخت‌آشنای، جانان روییده  بر من، بس.
چه کارت می‌توانم  کرد!
که آمیختگی، آن هم در این مدار دور،  آنقدرها نچسبد
 که عبورت فقط، گذشتن  از پیش چشم باشد
نه غریب کردن تن از روح
 

متین نادریان

تک نگاری

شعرها

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین

سفر به سرزمین رویاهایت

سفر به سرزمین رویاهایت

محمود معتقدی

مقدم بر لی لی  در سرزمین رقص

مقدم بر لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور

ویدئو

پاییر پدرسالار

پاییر پدرسالار

مهدی صمدانی

میوه های ملال

میوه های ملال

یدالله رویایی